English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6747 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
small U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
swith U بزرگ
vasty U بزرگ
headman U بزرگ
eminent U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
smallest U بزرگ نه
gross U بزرگ
grossed U بزرگ
grosser U بزرگ
grosses U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
gates U در بزرگ
gate U در بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
spankings U بزرگ
spanking U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
propylon U در بزرگ
long ton U تن بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
doyenne U زن بزرگ
biggest U بزرگ
bigger U بزرگ
majuscule U بزرگ
voluminous U بزرگ
majuscular U بزرگ
nonus U بزرگ
big U بزرگ
grave U بزرگ
graves U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
extensive U بزرگ
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
bulkier U بزرگ
gravest U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
dignified U بزرگ
stour U بزرگ
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
headmen U بزرگ
high U بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
walloping U بزرگ
greatest U بزرگ
majestic U بزرگ
decuman U بزرگ
megapod U بزرگ پا
egregious U بزرگ
full bottomed U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
major U بزرگ
highs U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
highest U بزرگ
great U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
jumbo U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
great- U بزرگ
jumbos U بزرگ
billowed U موج بزرگ اب
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
enlarges U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
largen U بزرگ کردن
archduchess U دوشس بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
magnified U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
largen vi U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
largen vi U بزرگ شدن
enlarging U بزرگ کردن
grandmothers U مادر بزرگ
largen U بزرگ شدن
maximized U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
archenemy U دشمن بزرگ
maximizing U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
swells U بزرگ شدن
argosy U کشتی بزرگ
distend U بزرگ کردن
conger U مارماهی بزرگ
archduke U دوک بزرگ
dilate U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
avous U پدر بزرگ
cleek U قلاب بزرگ
colosseum U سالن بزرگ
maximises U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
archpriest U کشیش بزرگ
macrocephaly U بزرگ سری
dignitaries U شخص بزرگ
dignitary U شخص بزرگ
case knife U چاقوی بزرگ
charles's wain U خرس بزرگ
bulk U قسمت بزرگ
bulk U در حجم بزرگ
major cycle U بزرگ چرخه
main frame U کامپیوتر بزرگ
magnifier U بزرگ ساز
major cycle U چرخه بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
major epilepsy U صرع بزرگ
megalocephalia U بزرگ سری
master mind U فکر بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
mandola U ماندولین بزرگ
oversize U اندازه بزرگ
big league U لیگ بزرگ
major planets U سیارات بزرگ
magnifier U بزرگ کننده
main U بزرگ تمام
grand father U پدر بزرگ
amplify U بزرگ شدن
amplifying U بزرگ شدن
long boat U کرجی بزرگ
lives of great men U مردمان بزرگ
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
leading nations U ملتهای بزرگ
enlarge U بزرگ کردن
amplifies U بزرگ شدن
amplified U بزرگ شدن
bass drum U طبل بزرگ
magnifcation U بزرگ سازی
big bang U انفجار بزرگ
the wain U خرس بزرگ
abbot U راهب بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
abbots U راهب بزرگ
galactic U بی نهایت بزرگ
macrography U بزرگ نگاری
macrocyte U هاگدان بزرگ
aggrandise U بزرگ شدن
enlarged U بزرگ کردن
viola U ویولن بزرگ
lofty U بلند بزرگ
great depression U رکود بزرگ
grannie U مادر بزرگ
grandurncle U دایی بزرگ
grand conanical U بندادی بزرگ
grandsire U پدر بزرگ
grandsir U پدر بزرگ
grandiosity U بزرگ نمایی
grandame U ننه بزرگ
grandame U مادر بزرگ
great depression U بحران بزرگ
great gross U قراص بزرگ
great persons U مردمان بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
grow up U بزرگ شدن
grow old U بزرگ شدن
Recent search history Forum search
1what s the meaning grandiflorum to farsi ?
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1STARS CANT SHINE WITHOUT DARKNESS
1what is Labbad
2معنی اسم تیتان چیست؟
1Leberschwellung
1معنی کلمه procom
0پاره کردن پرده باکره با کیرهای خیلی بزرگ مشکی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com